۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

این شرح بی نهایت


همین الان رسیدیم دانشگاه. ساعت یازده صبح در یک هوای آفتابی به تاریخ 8 آوریل در روز پنج شنبه و تازه از سفارت کانادا برگشته ایم دانشگاه.

با پاسپورت هامون که یکی یک ویزای اقامت کانادا - به سلامتی و خوشی و برای سالهای سال با دل خوش و لب خندان و امید به آینده و راضی از گذشته - در صفحه هایش. درست در صفحه ی 8 هر دو پاسپورت.

بلاخره مسیر 8 ساله ی ما در اینجا و برای این کار به آخر رسید و از حالا صفحه ی تازه ای ورق می خورد و سوی دیگری از زندگی با بهترین آروزها و امیدها روی خودش را به سلامتی و سعادت به ما نشان خواهد داد.

بلاخره و در نهایت تو دست من و ما و زندگی مان را گرفتی و به کانادا رساندی.

یادت هست:
مشاوره ها با فلاح، "اسچیل ورکر" که اسمش یادم نیست، قانعی و ... و ... و ... تا خانم امیرسلام و ... .
دوسال تمام هر روز کلاس فرانسه رفتن. هر روز در ترافیک. هر روز زبان خواندن از صفر تا ادونس.
ایلتس دادن ها.
پول فرستادن ها به کانادا برای وکیل و برای پرونده.
تا رسیدیم به ارسال مدارک و تصمیم گرفتیم چند ماهی صبر کنیم و ریسک کنیم و ببینیم اگر به استرالیا آمدنی هستیم در سیدنی پرونده مون را تحویل دهیم و از اینجا فایل نامبر بگیریم.
و حالا پرده ای جدید: استرالیا.

دوباره ایلتس دادن.
دوباره دنبال ترجمه ی مدارک رفتن.
دوباره در صفهای طویل جلوی در سفارت خانه ایستادن تنها برای پرسیدن یک سئوال بسیار ابتدایی و ناچیز.
دوباره همه کار کردن. و بخصوص برای اینجا که بدون وکیل تو تمام کارها را به تنهایی انجام دادی.
دوباره همه چیز از ابتدا.
رسیدن به اینجا چهار روز بعد از عروسی و البته شش سال بعد از عقد.
ساختن دوباره ی یک زندگی در جهانی کاملا متفاوت و بدون کمک هیچکس و نفی هر گونه کمکی از خانواده به غیر از بابات که همه کار کرد و هنوز هم دست حمایتش پشت سر ماست و خدا حفظش کند به سلامت.
تو گرفتن فوق لیسانس در یک سال با نمرات خوب.
گرفتن دومین فوق لیسانس تو با نمره ی ممتاز.
چاپ مقاله در ژورنال تمام امتیاز.
چاپ فصل کتاب توسط دانشگاهی انگلیسی.
چاپ مدخل دایرة المعارف سیج.
نزدیک به دوسال کار تمام وقت در دفتر پژوهش های دانشگاه.

و من آموختن زبان از مراحل نسبتا ابتدایی.
اتمام مدارک لیسانسم در دانشگاه سیدنی با نمره ی ممتاز.
گرفتن گلدن کی دانشگاه.
گرفتن بورسیه ی سال از گلدن کی آسیا-اقیانوسیه.
کاندید مدال سال دانشگاه شدن.
گرفتن دیپلم افتخار بهترین دانشجوی سال دانشکده ی علوم انسانی دانشگاه.

و برای هر دو شرکت در دهها کنفرانس داخلی و خارجی.

و حالا میرویم تا دوباره سنگ بنای تازه ای بگذاریم و دوباره برای رخدادی تازه خود را آماده کنیم.

And from now on
We turn the page

عزیزم مبارکمون باشه به امید خدا. به امید یافتن حقیقت.

تازه الان رسیده ایم دانشگاه. تازه الان.

هیچ نظری موجود نیست: