۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه

شش ماه تمام


پنج شنبه شب هست. تو از یک روز طولانی با سه تا کلاسی که داشتی برگشته ای خانه و من امروز و دیروز را در خانه و به استراحت و البته تنبلی گذراندم.

تو کلاس هابرماس با سیمون و توکویل را داشتی و رفتی تا کلاس ارسطو را هم ببینی و بعد تصمیم بگیری که آیا می خواهی آن را برداری بجای کلاس سه شنبه ی دموکراسی و دیکتاتوری یا نه و به نظر میاد که این کار را خواهی کرد. یعنی چهار کلاس تئوری که هم کارت را سخت و هم البته مرتبط می کنه. امیدوارم که برای گرفتن پذیرش هم موثرتر واقع بشه.

دیروز را کمی به کتاب یابی در کتابخانه های دانشگاه تو گذراندیم. کتابهایی که برای این هفته ها و درسهامون احتیاج داریم. امروز هم تو چهار کتاب برای درس هابرماس از اینترنت خریدی که باز هم به نسبت قیمتشون بد نشد. البته 20 درصد تخفیف کارت عضویت "ایندیگو" داشتیم و ارزانتر شد.

دیروز نمره ی درس بینر را هم گرفتی و A- شده ای. عالیه عالی. واقعا که گل کاشتی. انتظار نداشتیم که در ترم اول با این همه کار و البته بدون پس زمینه ی لازم اینقدر خوب کار کنی. حالا دیگه با خیال راحتتری می توانی این ترم را جلو ببری و دیگه لازم نیست که نمراتت را بالاتر بکشی. حداقل را تا اینجا آورده ای و عالیه.

من هم فردا و دوشنبه از بین دوتا کلاسی که دارم باید برم و یکی را انتخاب کنم. هر کدام مزیت ها و ایرادات خودشان را دارند اما کمی هم ساختار کلاس و ارتباط با استاد برقرار کردن تاثیر خواهد داشت.

فردا 14 ژانویه هست و درست از ورود ما به کانادا شش ماه خواهد گذشت. خب به سلامتی این 6 ماه را خوب جلو بردیم. چیزهای زیادی به دست آوردیم و تجربه های مهمی کردیم. البته سخت و خسته کننده بوده اما قدم بسیار مهمی برداشتیم. باید این شش ماه جلوی رو را به مراتب بهتر پیش ببریم تا در پایان سال اول کارنامه ی خوبی داشته باشیم. از نظر درسی خوب بوده اما از نظر سلامتی و ورزش و تفریح و چیزهای دیگه خیلی قابل دفاع نیست. حالا نوبت این مقولاته.

همین الان بهم گفتی که پول OSAP من هم رسیده اما دانشگاهم دوباره اشتباه کرده و نصف پول را برداشته برای خودش. واقعا که حالم از این قسمت اداری یورک بهم می خوره.

هیچ نظری موجود نیست: