۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

شروع هفته ها


یکی دو روزی بود که حالت سرماخوردگی و سرفه داشتم. از امروز صبح حسابی بی حالم و نشانه های سرماخوردگی رو آمده. اما می خواستم هر طور شده بابت تمام شدن درسهای ترم اول تو بریم بیرون. با اینکه خنک بود اما هوا آفتابی و نسبتا خوب بود. رفتیم "ایتون سنتر" و صبحانه ای خوردیم و پیاده برگشتیم خانه.

تو داری نهار را درست می کنی و من هم باید بشینم پای درسهای فردا. مقاله ی The Idea of Natural-History از آدورنو هست و باید خودم را برای یک روز طولانی آماده کنم. بعد از این کلاس تا ساعت 6 کلاسی ندارم تا کلاس جلد اول سرمایه که از 6 تا 9 شبه!

تو هم فردا میری پیش آیدا و احتمالا "کاسکو" هم خواهید رفت. با اینکه یک هفته تعطیلی داری اما آنقدر کار برای انجام دادن داری که استراحتی نمی توانی بکنی. چند دقیقه ی پیش هم نمره ی درس ریسرچ دیزاین را برایت ایمیل کرده بودند که خیلی ناراحت بودی. داده 79.5 و البته کمی احمقانه هست اما بهت گفتم که میشه A . بخاطر اینکه نیم نمره بالاتر از +B هست. به هر حال کمی حالت گرفته شده اما به قول خودت واقعا برای این درس نرسیده بودی خیلی وقت بگذاری.

از طرف دیگه "باب" برایت ایمیل زده و گفته که حتما "رفرنس لتر" و توصیه نامه برایت می نویسه و گفته که مقاله ی اینترنتت با توجه به "شاهکاری" که قبلا از تو خوانده بوده اصلا موجب تعجبش نشده و حتی مقاله ی "فدارلیسم" هم به نظرش - بخصوص با توجه به اینکه اولین مقاله ی تو در زمینه ی فلسفه ی سیاست هست- خیلی خوبه.

دیشب قبل از خواب با هم فیلم Fighter را دیدیم که خوب بود. بخصوص بازی خوبی از هنرپیشه ی نقش دوم دیدیم. خلاصه که امروز اولین روز از سال نو بود که دوتایی با هم رفتیم بیرون. اولین دوشنبه. و از فردا زندگی به روال عادی خودش - با کلی کار بخصوص برای من- باز میگرده- به سلامتی.

هیچ نظری موجود نیست: