۱۳۹۲ آبان ۱۵, چهارشنبه

دوری


نه طبیعیه که نمیشه خوابید!

ساعت تازه از یک صبح گذشته و من از نیم ساعت پیش با کلافگی دیگه از جا بلند شدم. تو هم بیداری و دلگیر اما به هر حال باید ساعت ۸ صبح سر کار باشی. مسلمه که برای تو داستان دیگه ای است. چقدر من اما ضعیف و ناتوان شده ام. چقدر بد شده ام.

سخته! دوری اگر فقط برای من و تو یک اشکال داشته باشه، تنها و تنها همینه.

حال پدر و مادرهامون، حال پدر بزرگ و مادربزرگ هامون خیلی روبه راه نیست. خداوند عاقبت همگی را بخیر کنه. و البته صبر و صبر و صبر که دوری اگر تنها یک ایراد داشته باشه همینه، همین!

هیچ نظری موجود نیست: