۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

صبحانه با انا


تو و انا تقریبا تازه از خواب بیدار شده اید و تو داری آب پرتغال برای همگی می گیری و انا رفته حمام و من هم کمی به کارهایی که دیروز در جلسه ی HM موظف به انجامش شدم دارم رسیدگی می کنم. قراره برای صبحانه برویم بیرون و بعد از آنجا احتمالا انا راهی اتاوا میشه و تو می خواهی امروز روی متن ترجمه ی فرانسوی که باید برای تری انجامش بدهی کار کنی و من هم که هنوز درست و حسابی آماده ی درس خواندن نشده ام کمی با لویناس و متنش باید کشتی بگیرم.

دیروز تو به خرید از کاستکو و لباس برای محیط کار از یورک دیل گذراندی، انا به کنفرانس دانشگاه یورک رفت که تو تا آنجا رسانده بودیش و من هم بعد از جلسه ی HM کمی در ربارتس درس خواندم و سر شب با شامی که تو درست کرده بودی نشستیم و کلی گپ زدیم. ویکند خوبی بوده تا اینجا و با کمی درس که قراره امروز بهش اضافه شود خیلی بهتر هم خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست: