۱۳۹۰ بهمن ۲۶, چهارشنبه

پیانو



خیلی روز عجیب و تقریبا بی خودی داشتم. فکر کنم دلیل اصلی اش این بود که دیشب دیر خوابیدیم و شراب هم خوردیم و شام هم کم نخوردیم. تو که از کلاس فرانسه برگشتی تمام شمعها را روشن کرده بودم و گل را در گلدانی که گرفته بودم گذاشتم و کارت را در کنارش. خلاصه که تو خیلی دوست داشتی. آمدی و شام را با هم خوردیم و یک فیلم زنانه دیدیم و تا خوابیدم شده بود نزدیک ۱۲. البته از اینکه تو از برنامه ی شب خوشت آمده بود خیلی راضی بودم اما به هر حال دیر شده بود. همین شد که صبح با اینکه ۴ و نیم بیدار شدم دوباره خوابیدم تا ۵ و نیم. بعد هم که به هزار زور خودم را از تخت کندم تا همین الان که ساعت ۱۰ شب هست هنوز خواب و گیج و کاملا تعطیلم.


با اینکه دیشب همت کرده بودم و رفته بودم ورزش اما امروز بدن درد صبح هم مزید بر علت شده بود. تو هم که ساعت ۷ بیدار شدی خسته و کمی بی حال و سرما خورده بودی. خلاصه که رفتم کتابخانه و تو هم ماندی خانه تا کمی آرنت بخوانی و آماده ی رفتن دانشگاه بشی. من هم رفتم و کمی آماده ی شروع کردن مقاله ی آدورنو داشتم میشدم که بهم زنگ زدی که فرشید زنگ زده که داره میاد و صندلی را میاره. با اینکه با خودش هم حرف زدم و گفت لازم نیست که بیام خانه اما برای کمک بهش آمدم و خوب هم شد.


خلاصه که الان صندلی خوبی برای درس خواندن داری. البته نو نیست و خیلی هم بوی سیگار میده اما خیلی برای این دوره ی کار و درس تو مفیده. 


خلاصه فرشید که رفت ساعت نزدیک یک بود و تو هم بلافاصله رفتی دانشگاه. من هم مثل قبل یک دفعه نشستم پای اینترنت بازی و خوردن و خوردن تا باد کردم و رفتم افتادم اون طرف. خیلی با خودم صحبت کردم که کلاس آلمانی را از دست ندهم. با اینکه سر کلاس هم کاملا تعطیل بودم اما خوب شد رفتم.


تو هم بعد از کلاست با مهناز قرار داشتی تا بری هم به سلامتی پیانوی خودمان را سفارش بدی و چک بدی و هم برای پیانوی آنها گارانتی بدی با کردیت کارتت. نکته ی خوب داستان این شد که برای سحر و آیدین هم صحبت کردی و آنها هم می توانند بردارند. وقتی رسیدم خانه تو هنوز نرسیده بودی. کمتر از ده دقیقه تو هم آمدی و اول به سحر خبر دادی و خوشحالش کردی.


الان هم ساعت نزدیک ده و نیمه و من باید سریع آماده ی خواب بشم. این جمعه که به سلامتی بگذره یک هفته تمام وقت دارم تا در ریدینگ ویک کمی به کارها و درسها و آلمانی عقب افتاده ام برسم.

هیچ نظری موجود نیست: