۱۳۹۰ مهر ۱۸, دوشنبه

سوشی



دوشنبه صبح هست. فعلا من بیدارم. امروز و فردا به امید خدا روزهای خاص و با نتایج خوب در انتها خواهد بود. تو از دیشب که با فرشید و پگاه رفتیم بیرون تا به الا سوشی بدهیم و البته من هم سوشی امتحان کنم دیگه نباید چیزی بخوری تا فردا بعد از ظهر. می دانم خیلی سخته و بخصوص وقتی که از امروز عصر باید شروع کنی آن داروهای مخصوص را هم بخوری. نمی دانی چه حالی دارم برایت. واقعا برایم قابل تحمل نیست و می دانم که تو چقدر داری سعی می کنی که رعایت حال من را هم بکنی.


خب! از شنبه شب شروع کنیم که شب کنسرت بود. شب خوبی بود. من هیچ وقت اهل دنبال کردن آهنگهای ایرانی نبوده ام البته داریوش کمی استثناء بود اما به هر حال بخصوص در این ده پانزده سال گذشته که تقریبا هیچ تماس نزدیکی حتی با آهنگهای داریوش هم نداشتم. اما با اینکه برای تو هم که اتفاقا مثل من "فن" آهنگهای ایرانی محسوب نمیشیشب خیلی خوبی بود. تو و الا خیلی دوست داشتید و واقعا هم کار خوبی بود. هم داریوش و هم فرامرز اصلانی. خلاصه تا رسیدیم خانه و خوابیدیم ساعت از نیمه ی شب گذشته بود. یکشنبه- دیروز- هم شما دو تا صبح زود بیدار شدید و رفتید "نایاگرا". واقعا آفرین به انرژی و توان تو که بخصوص می خواهی بریا الا سنگ تمام بگذاری. من هم به هوای درس خواندن ماندم خانه و مثل شنبه کلمه ای هم نخواندم. اول خانه را جارو کردم و بعدش هم فیلمی که از گوته گرفته بودم و راجع به گروه چریکی RAF بود را دیدم که اتفاقا برخلاف تصوری که می کردم بود و متوجه شدم با اینکه به هر حال فیلم را با حال و هوای امروزی و اتفاقا بنا به قواعد پنهان تاثیرگذار هالیوودی و در جهت بازار روز ساخته اند خود موضوع و آدمهایش خیلی قابل تامل و احترام بوده اند.


شما عصر برگشتید و بهتون هم خوش گذشته بود و آماده شدیم که شب طبق قرار با فرشید و پگاه که می آمدند دنبالمون بریم یک رستوارن ژاپنی. رستورانی که اتفاقا در محله ی ایتالیایی ها بود. به قول فرشید در انتها؛ این غذا تیپ من نبود. خودشان و بخصوص الا خیلی دوست داشتند اما شب خیلی خوبی بود و خیلی خندیدیم.


امروز هم که داستان خاص خودش را داره. تعطیله به مناسبت "تنکس گیوینگ" و فردا هم تو پیش از ظهر به سلامتی آندوسکوپی و کلونوسکوپی داری که انشاا... همه چیز به خوبی پیش بره و البته جواب و درمان هم عالی و راحت و سریع باشه.

هیچ نظری موجود نیست: