۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

به سان کلم


دوباره یک Due Date و یک سررسید مقاله- این بار MRP البته- دارم،‌ دوباره باید کار کنم و دوباره بی خوابی و بد خوابی و ... آمده سراغم تنها و تنها به دلیل اینکه سر موعد کار نمی کنم. ساعت ۲ و نیم بامداد هست و بعد از یک ساعت تمام کلنجار رفتن در تخت با خودم بلاخره کلافه شدم و بلند شدم. ایراد داستان اما اینجاست که فردا کلاس و دانشگاه دارم و مسلما آن را هم تحت تاثیر این بی خوابی یا از دست خواهم داد یا به سان کلم در کلاس تنها حضور فوتوسنتزی بهم خواهم زد.

عجب داستانی شده!



هیچ نظری موجود نیست: