۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

روال سازی


داری لباسهایی را که از خشک کن در آورده ای تا می کنی و در کمد می گذاری. من هم گفتم تا قبل از اینکه با آمریکا و خانه ی خاله تماس بگیرم و با مامان و دیگران صحبت کنم پست امروز را بگذرام. صبح بعد از اینکه بیدار شدیم و خانه را حسابی تمیز کردیم دو نفری رفتیم محله ی ایتالیای کوچک "لیتل ایتالی" و صبحانه ای خوردیم و با اینکه کمی گرم بود و تمام راه را پیاده رفته بودیم تو قسمتی از راه را با من پیاده برگشتی و از تقاطع "بترست" و بلور از هم جدا شدیم. تو با مترو برگشتی خانه و من هم بعد از کمی چرخ زدن در کتابفروشی BMV آمدم خانه.

از وقتی که برگشته ایم هم جز استراحت و کمی تلفنی با مادر حرف زدن و کمی به کارهای اینترنتی پرداختن کاری نکردیم و روز را با سر و صدای بسیاری که دو روزه از خیابان یانگ به گوش میرسه بابت جشن همجنسگرایان و فستیوالشون سر کرده ایم. البته دیشب ساعت از سه و نیم بامداد گذشته بود که داد و فریاد چند نفر مست حسابی از خواب بیدارمون کرد اما دیگه از فردا همه چیز به روال عادی خودش به احتمال زیاد باز خواهد گشت و من و تو هم باید روال خودمون را پیدا کنیم.

خلاصه که قرار گذاشته ایم هم ورزش و هم رعایت غذایی و هم درس و هم مطالعه ی غیر درسی را به روال عادی زندگی برگردونیم و دوباره به روزها خوب و آینده سازمون باز گردیم به امید خدا.

هیچ نظری موجود نیست: