۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه

تائتر مارک



شنبه عصر با بچه ها در رستوارن ترونی قبل از رفتن به تائتر برای دیدن کار مارک قرار داشتیم. تونی، اوکسانا، آرولئین و سوزی همراه من و تو شام سبکی ساعت ۷ خوردیم و رفتیم تائتر. شش کار کوتاه ده دقیقه ای بود که واقعا کار مارک که اتفاقا تنها کاری بود که تنها و بدون بازیگر مقابل اجرا میشد سری سوا بود. در مجموع بد نبودند اما خیلی هم چیز خارق العاده ای نبود- جز بخشی که مارک خیلی خیلی خوب بازی کرد و یکی دوتاشون هم ایده های خوبی داشتند. اتفاقا مارک خیلی هم تشویق شد و احتمالا باید امشب یک اجرای اضافه دیگه داشته باشه. نکته ی جالبش اینه که بابتش هیچگونه دریافتی هم ندارند. گفته اند که بابت عشق به کار تائتر کار کنید. آخر شب گفتم این همان چیزی است که بهش می گویند سرمایه داری ناب. 


خلاصه که خیلی شب خوبی شد و خوش گذشت. بعد از تائتر همراه مارک رفتیم باری که نزدیک بود و تا حدود ساعت ۱۲ آنجا همگی نشستیم و گپ زدیم. من هم کمی با آرولئین حرف زدم که اکثرا شوت میزنه و اتفاقا در کلاس هم کسی خیلی تحویلش نمی گیره. خلاصه که شب متفاوت و خوبی بود. تا رسیدیم خانه و با آمریکا حرف زدیم و خوابیدیم نزدیک ۲ بود و چقدر هم من طبق معمول این روزها بد خوابیدم.


دیروز تا بیدار شدیم و صبحانه خوردیم و من خانه را تمیز کردم شده بود بعد از ظهر. به پیشنهاد تو ورزش رفتیم و البته تو چون کارهای شرکت را داشتی دو ساعتی هم درگیر این کارها بودی و من هم فوتبال پرتغال و آلمان از یورو ۲۰۱۲ را دیدم و بعد که شده بود حدود ۶ عصر رسیدیم کافه ی کرما در دانفورت و دو ساعتی نشستیم. من که هنوز یک مقاله هم برای کار لویناس نخوانده ام کمی در کافه وقت تلف کردم و تو هم نوشته ی من را قبل از اینکه برای مگان بفرستیم خواندی و پیشنهادهای مفیدی برای بهتر کردنش دادی. خلاصه فرستادیم برای مگان و کمی در محله ی یونانی ها قدم زدیم و میوه گرفتیم و شب بود که برگشتیم خانه و فیلمی دیدیم و نزدیک ۱ بود که خوابیدیم. الان هم یکشنبه پیش از ظهر هست. قراره با هم بریم کافه و درس بخوانیم. از آنجایی که کتابخانه دانشگاه بسته است باید بریم کافه. هوا هم بالای ۳۰ درجه هست و خلاصه که بهتره زودتر بریم و از ان بهتر هم اینکه کار کنیم.


من که به تو قول داده ام کمی ریلکس تر و با آرامش بیشتر باشم و البته باید هم واقعا قدر داشته هایم و داشته هایمان را بیشتر بدانم و در جهت بهتر شدن تلاش کنم و کمتر با نگرانی و در نتیجه هیچ کاری نکردن و بطالت این روزها را از دست بدهم.
 

هیچ نظری موجود نیست: