۲۱ می ۲۰۱۴
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
تو سر کاری و من به کار شریف اتلاف وقت و در بحر بطالت در کرما روزگار سر می کنم.
فردا روز تحلیف ماست. چیزی که شاید به اندازه تمام این عمر مشترک و حتی بیش از آن، خیلی قبل تر از آن منتظرش بودیم.
فردا روز و روزگار تازه ای می تواند که دمیدن بگیرد اما اگر بخواهم که از این نوروزگار استفاده و حض ببرم.
دیروز قبل از اینکه تو بیای خانه پیش از ساعت ۹ شب تازه کارت تمام شده بود و برگشتی داشتم فکر می کردم که فردا روزی که با خود خلوت کنم آن روز داوری با خود چه خواهم گفت در پاسخ به این سئوال که: با زندگی ات چه کردی؟
به راستی چه خواهم گفت. چه برای گفتن دارم جز هیچ!
۲۱ می ۲۰۱۴
در آستانه چهل سالگی
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
تو سر کاری و من به کار شریف اتلاف وقت و در بحر بطالت در کرما روزگار سر می کنم.
فردا روز تحلیف ماست. چیزی که شاید به اندازه تمام این عمر مشترک و حتی بیش از آن، خیلی قبل تر از آن منتظرش بودیم.
فردا روز و روزگار تازه ای می تواند که دمیدن بگیرد اما اگر بخواهم که از این نوروزگار استفاده و حض ببرم.
دیروز قبل از اینکه تو بیای خانه پیش از ساعت ۹ شب تازه کارت تمام شده بود و برگشتی داشتم فکر می کردم که فردا روزی که با خود خلوت کنم آن روز داوری با خود چه خواهم گفت در پاسخ به این سئوال که: با زندگی ات چه کردی؟
به راستی چه خواهم گفت. چه برای گفتن دارم جز هیچ!
۲۱ می ۲۰۱۴
در آستانه چهل سالگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر