۱۳۹۲ شهریور ۷, پنجشنبه

نگرانی تو


پنج شنبه شب هست تو با خاله ات در آشپزخانه ای و دارید شام درست می کنید. مرجان برای دیدن خاله ات آمده بود و یکی دو ساعتی نشست و خیلی تاکید کرد که حتما این داستان را جدی بگیرم و برم یک سری آزمایش کامل بدم. خیلی گفت که ممکنه این حالت را دایمی داشته باشی و خلاصه حسابی توی دل تو را خالی کرد. به هر حال باید وضعیتم را جدی بگیرم اما مرجان خیلی با حرفهایش تو را ترساند.

کمرم خیلی بهتر شده و دیروز که رفته بودم فیزوتراپی دکتره گفت که خیلی بهبود پیدا کرده. البته دیروز و امروز ورزش رفتم اما طرف وزنه نرفتم.

دیشب کیارش و آنا بعد از یک هفته که مامانش اینجاست رخ نمودند برای خداحافظی آنا که قراره فردا به سلامتی برگرده انگلیس.

این دو روز که صبحها با تو از در رفتم بیرون و رفتم کتابخانه تقریبا تمام وقت را به برنامه ریزی برای زبان آلمانی داستان تابستان آینده و درسهایم گذاشتم و بیش از هر چیز البته باید حساب و کتاب می کردم و خصوصا پول مامانم را که تابستانها خیلی فشار بهمون میاره ببینم که چطور باید تامین کرد. این داستان تابستان و بی پولی ما خیلی اذیت کننده است خصوصا آمدن مهمان و پول مامانم فشار مضاعف میاره.

مادر به سلامتی از بیمارستان مرخص شده و آمده خانه. با اینکه چند باری که زنگ زدم تا حال مادر را بپرسم و خواستم که گوشی را به خاله بدهم که حال مامانم را بپرسه مامانم با بی اعتنایی به بعد موکول کرد. متاسفانه هیچ متوجه احترامی که با این کار به من می گذاره نیست. کلا از این نظر خیلی مسئله داره. اساسا نه مامانم و نه داریوش هیچگونه مردم داری بلد نیستند و تازه به نحوه ی زندگی شون هم افتخار می کنند و این هم اوضاع و وضعشون هست. خیلی از دستش و این رفتارهایش ناراحت میشم اما به هر حال چاره ای نیست.

فردا تقریبا تمام روز را جلسه داریم با بچه ها و بعد هم اعضای رسمی کنفرانس HM که در دانشگاه رایرسون هست. شب هم که به دعوت مهناز با خاله ات به خانه ی مهناز و نادر می رویم. این هفته لانگ ویکند هست و احتمالا یک روز را با خاله ات خواهی بود و یک روز هم به پیک نیک می رویم.

اما شاید مهمترین خبر این چند روز صحبت کردن تو با تام بود دیروز که نتیجه اش این شد که تا اخر سپتامبر بمانی در دفترش و جنیفر را آماده کنی و بعدش هم آقا گفت که نمیشه که بری دفتر مارک چون جناب کچل خان از مارک خوشش نمیاد. خلاصه که قرار شده برای اکتبر بری در یک قسمت دیگه ای که خودت می خواهی و فشار کار و البته درآمدش هم کمتر باشد. این فرصت مناسبی خواهد بود که سر حوصله و وقت برای کارهای بهتر اقدام کنی.
 

هیچ نظری موجود نیست: