۱۳۹۱ آذر ۲۸, سه‌شنبه

خبر خوب رسول


کمی سرماخورده ام اما با تمام تنبلی که به هر حال هنوز دارم دیروز کمی مقاومت کردم و تا ساعت سه ماندم کتابخانه و بعدش هم یک ساعتی خانه بعد از نهار درس خواندم و بلاخره مقاله ی اشر را درباره ی آدورنو و لویناس که طرحواره کلی کتابش را دربر داره خواندم.


با رسول چت کردم که بهم خبر خوب سلامتی و بهبود بیماریش را داد و گفت در بیوبسی که ازش گرفته بودند نمونه ای از سرطان تشخیص داده نشده و آمپولهایش را از سه عدد به دوتا کم کرده اند. خیلی خوشحال شدیم در همان احوال بود که تو رسیدی خانه. اینبار ساعت ۷ گذشته بود و روز به روز بیشتر نگه می دارند و تو هم که باید بیشتر کار کنی. خلاصه که فعلا چیزی نمیگم و تو هم می دانی اما اینطور درست نیست که دارند بهت فشار می آوردند.

شب با هم سوپی که تو برایم درست کرده بودی را خوردیم و برنامه ی تماشا را برای تو گذاشتم که ببینی. برنامه ی جمعه های فرهاد بود که برنامه ی خوبی بود.

الان هم ساعت ۷ صبح هست. من کارهایم را کرده ام و تو برایم آب پرتغال گرفته ای و داری کارهای خودت را می کنی. شرکت و کار و کتابخانه و درس برنامه ی امروز هست. قرار شد که این شنبه آیدین و سحر برای حلیم بیایند اینجا و من باید مقاله ی هگل-آدورنوی آیدین را بخوانم و بهش کامنت بدم.

مگان هم بعد از یکی دو روزی که برایش لویناس را فرستاده بودم ایمیل زد که تا آخر دسامبر سعی می کنه مقاله را بهم پس بده یعنی بجای یک هفته ۱۸ روز. نمی دانستم چه کنم به اشر ایمیل زدم و گفتم این مقاله ی پروفرید نشده را به عنوان نمونه داشته باش چون نمی خواهم فکر کنی من توافقمون را بابت تاریخ تحویل پشت گوش انداختم و داستان از این قراره. بهم جواب داد که ممنون و نگران نباش و هر زمان که آماده شد برایم بیاورش. به تو هم سلام رسانده بود و گفته بود که تعطیلات خوبی داشته باشیم. حالا وقتی ببینمش بهش میگم که از تعطیلات امسال خبری نیست.

دیروز تو بسته ی کادوی مامانم- کرمهای شب و روز کلینیک- همراه پیراهنی که برای مادر گرفته بودی و کارت ۵۰ دلار کردیت و ۱۵ دلار آیتون را برای امیرحسین موقع نهار فرستادی و گفته اند تا آخر هفته یعنی پیش از تولد مامانم و کریستمس به دستشون میرسه. امیدوارم خوشحالشون کنه که می دانم اوضاعشون خیلی خوب نیست. جهانگیر هم قراره امروز بره و ۳۰۰ دلاری را که به عنوان کادو- اما واقعا ضروریات زندگی- برایش فرستاده ایم از سمیه بگیره.
  

هیچ نظری موجود نیست: