۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

ضمیر دوم شخص


چهارشنبه ساعت 7 صبحه و من تازه بیدار شده ام که کمی درس بخوانم قبل از رفتن به دانشگاه. تو هم امروز امتحان کلاسی "ریسرچ دیزاین" را داری.

این دو روز را بیشتر درس خواندیم و از این نظر خوب بود. هر چند من کاملا بابت نوشتن مقاله ی درس هگل عقبم. امروز که دیوید را ببینم باید بهش بگم که حتما تا هفته ی بعد مقاله ام را بهش تحویل میدم.

دیروز تو با پرفسور بلت قرار داشتی و خلاصه برخلاف انتظارت خیلی هم از کارهایت با خبر بود و راضی. گویا برای کنفرانس شیکاگو با اون هم تماس گرفته بودند و خیلی خوشش آمده بود که داری اینقدر فعال کار می کنی. سئوال امتحان و مقاله ی پایان ترم اول درس دو توکویل را هم سئوالی که تو سر کلاسش پرسیده ای گذاشته و خلاصه که ملاقات راضی کننده ای داشتی.

من هم دیروز کلاس مکتب فرانکفورت را داشتم و برای چندمین بار در طول این مدت من به نکته ای اشاره کردم و استاد پس از مدتی به اشتباه دائما به دانشجوی دیگه ای به عنوان کسی که این نکته ی مهم را گفت اشاره می کرد. متوجه شده ام من تنها کسی هستم که آشر اسمش را بلد نیست و به همین دلیل دائما از من با ضمیر دوم شخص یاد می کنه برعکس همه که به اسم صدایشان میزنه. به هر حال کلاس خوبی بود و من با اینکه تمام متن کسوف خرد هورکهایمر را نخوانده بودم اما نسبتا مرتبط و خوب حرف زدم.

عزیز جون خدا را شکر خیلی بهتره و تو دیروز برای چند لحظه باهاش حرف زدی. همگی خدا را شکر خوبن. امروز هم روز خوب و خنک و بارانی در پیش داریم و امیدوارم که آرام آرام با اینکه کمتر از یک ماه به پایان ترم مانده اما استارتی برای جبران عقب افتادگی هایمان بزنیم.

هیچ نظری موجود نیست: