۱۳۹۴ فروردین ۲۸, جمعه

Tim's Vermeer

آخرین جلسه کلاس ها را که بخاطر اعتصاب تا اینجا طول کشیده بود، امروز تمام کردم و تدریس جمع شد تا پاییز. جدا از این اتفاق خوب که وقت بیشتری برایم ایجاد خواهد کرد تا درس بخوانم، داستان روز ما، سرماخوردگی شدیدی است که بیش از یک ماه است بجانمان افتاده و دست از سرمان بر نمی دارد.

من کمی بهتر شده ام اما تو دوباره خودت را سرما داده ای و اتفاقا خیلی هم بی حال و انرژی شده ای. امشب خانه ی مرجان دعوت بودیم که بابت حال تو ترجیح دادیم که قیدش را بزنیم تا کمی این چند روز را استراحت کنی که در آستانه سفرمون به ایتالیا از نظر جسمی اوضاعمان بهتر شده باشه.

امروز صبح اول تو را با سفارش هایی که داشتی رساندم و بعد برگشتم خانه ماشین را گذاشتم و کتابهای کتابخانه و پوشه ی کلاسهایم را برداشتم و رفتم کرما و از آنجا راهی دانشگاه شدم. اول با جودیت مشورت کردم برای اسکالرشیپ سال آینده ی سوزان مان که او هم مثل جی جی بهم گفتند که شانسم کم نیست و حتما تلاشم را بکنم و بعد هم کلاس اول با ۵ دانشجو و کلاس دوم با یک نفر که اساسا قابل تشکیل هم نبود.

دیشب یک فیلم مستند دیدیم به اسم Tim's Vermeer  که بد نبود. راجع به تکنیک نقاشی نقاش شهیر هلندیVermeer در قرن ۱۷ بود که تیم متوجه شده بود در آن سال این نقاش از عدسی و آینه های مخصوص استفاده کرده و اساسا ایده ی فیلم این بود که آیا واقعا چنین مرزی که میان هنر و علم یا تکنولوژی ترسیم می کنیم صحیح است یا نه.

خب! داستان این دو هفته ی باقی مانده از ماه چنین خواهد بود برای ما: کار و کمی استراحت و البته کارهای عقب افتاده ای نظیر پر کردن فرمهای مالیات و خرید در کنار کمی مطالعه و درس برای تو و بست نشستن در کتابخانه برای نوشتن یک مقاله ی آبرومند برای کنفرانس رم از طرف هر دومون برای من.

البته یکی دو کنسرت و دور هم جمع شدن هم پیش رو داریم. فردا شب خانه ی اکسانا و رجیز دعوتیم و قراره که مارک و سوزی هم بیایند - البته اگر برویم با توجه به حال تو. کنسرت چیلی گنزالس هم هست هفته ی بعد و کم کم آماده شدن برای سفر که امیدوارم سفر تاریخی و صد البته کنفرانس خیلی خوبی پیش رو داشته باشیم و دوباره داستان کنفرانس تیلوس تکرار نشه.

به هر حال شان نزول این پست بیش از هر چیز پایان یافتن تدریس در این سال تحصیلی بود هر چند که آنگونه که باید پیش نرفت بابت شرایط دانشگاه اما در مجموع از کار خودم راضی بودم.


هیچ نظری موجود نیست: