۱۳۸۷ دی ۲۴, سه‌شنبه

وقته خوابه

چند شبی هست که نمی توانم درست بخوابم. ن را هم با تمام خستگی و فشاری روش هست ناخواسته بیدار می کنم. نمی دانم چی شده، جالب اینکه از بس خواب های سیاسی می بینم نصف شب از خواب می پرم و تا صبح به اوضاع و شرایط فکر می کنم. مثلا اینکه موضع ما در برابر بحران غزه چی باید باشه و مسئولیت یعنی چه و حوزه ی اخلاق چه می تواند ارائه کند و ... !

دیروز ن بعد از مدتها رفت استخر تا کمی ورزش کرده باشه. برای او که روزگاری شناگر قهاری بوده خیلی سخته که بخاطر ول کردن ورزش و ... دیگه نمی تواند آن طور که می خواهد شنا کنه. من هم که به قول خاله فریبا حسابی با بدنم دوستم. البته با نگاهی به اون جوکه "از آن جهت".
ورزش کردن، درس خواند، مقاله نوشتن و حتی تفریح کردن همه مونده تا با هم در یک برنامه ریزی تاریخی کلید بخورند. راستی فرانسه خوندن هم از یادم نره.

دیشب بعد از مدتها با رسول مفصل حرف زدم. اوضاعش روبراه نیست. واقعا که به قول ن و خیلی های دیگه علیرغم تمام شایستگی هاش به نصف حقش هم نرسیده. یکی دو روزی هست که منتظر ایمیل جان هستم تا باهاش یک برنامه ی ملاقات بگذارم و بهش بگم که قصد دارم بی خیال "آنرز" بشم و ترجیح میدم تا کارم را در "مستر" ادامه بدم.

یک نکته ی خنده دار هم اینکه ناصر بهمون یک برنامه داده که هر چند دقیقه یکبار میاد روی صفحه و مثلا میگه به چشمات استراحت بده و یا هر ساعت یادآوری می کنه که باید بری کمی استراحت کنی و یا بدنت را حرکت بدهی. روی لپ تاب من مشکلی نداشته اما روی لپ تاب ن و کامپیوتر محل کارش دکمه ی OK نداره و وقتی برای استراحت میاد تا 15 دقیقه نمیره و کارها رو قفل می کنه. حالا فکر کن سوپزوایزرت اومده بالا سرت که این کار را بکن و ... و این Eyelove نمیره. دیشب ن داشت پست برای وبلاگش می گذاشت که اومد و گفت دیگه وقت خوابه بهتره بری توی رختخواب و کلا لپ تابش را خاموش کرد. خیلی خندیدیم.

امروز صبح هم قبل از آمدن به دانشگاه- ن سر کار و من هم PGARC- طبق معمول که یک روز در میان با مادر حرف میزنیم، داشتیم با آمریکا صحبت می کردیم که حرف "آقا یدالله" و سروناز بانو"- فرزندان دلبندمان که در عالم زر تشریف دارند- پیش آمد که مادر امر فرمودند: حالا محض نمونه یکی درست کنید تا ببینیم چی میشه. (اصطلاح اختصاصی مادر درست کردن هست) خلاصه که خیلی با حال بود.

حالا هم ن سر کارش هست ومن اینجا و یعد از گذاشتن این پست میرم تا کمی باهاش چت کنم. تا بعد.

هیچ نظری موجود نیست: