۱۳۹۴ اسفند ۲۶, چهارشنبه

پریدن از روی نور

دیروز و امروز را مانده ای تا از خانه کار کنی. من هم که این روزها کلا اهل کتابخانه رفتن نبودم با بودن تو در خانه بهترین فرصت را پیدا کرده ام تا بیشتر کنار تو باشم. هوا این هفته اغلب بارانی و مه و نسبتا خنک است. دیروز عصر اما بعد از اینکه از AGO برگشتیم رفتیم و کمی در کویینز پارک با هم دویدیم. به تشویق و اصرار تو و خیلی هم بهمون مزه داد. نمایشگاه بیگانگان در AGO که عکس هایی بود از آمریکای دهه ی ۶۰ جالب بود و خصوصا کارهای Gordon Parks که اولین عکاس زندگی سیاهان در هارلم و در مجله ی Life بود خیلی زیبا و تکان دهنده بود. عکسهای Diane Arbus از فضای عمومی نیویورک دهه ی ۶۰ و ۷۰ هم خوب بود و در مجموع نمایشگاه خوبی را دیدیم. بعد از نمایشگاه و دویدن در پارک هم به مناسبت چهارشنبه سوری شراب و پاستایی خوردیم و از روی شمع پریدیم و خیلی در کنار هم خوش گذشت. شب فیلم The Confirmation را دیدیم با بازی کلیو اون - و از کارگردان نبراسکا - که راجع به رابطه ی پدر میان سال و الکلی با پسرش دبستانی اش است که با مامان و ناپدریش زندگی می کند و باید یک آخر هفته را با هم سر کنند و اتفاقات پیش بینی نشده در نهایت باعث نزدکی آنها به هم می شود.فیلم بدی نبود. شب قبلش هم فیلمی از سینمای اسرائیل دیدیم به اسم Gett: The Trial of Viviane Amsalem که بیش از هر چیز برای ما دیدن شباهت های زیاد رسوم دینی و عرفی جوامع خاورمیانه ای و فارغ از تفاوت دینی و مذهبی شان تامل برانگیز بود و البته غم انگیز. دیشب تولد جهان هم بود و قراره که بعد از این یادداشت با هم حرف بزنیم. البته تو با همگی دیروز و امروز گپی زده ای. خدا را شکر خوشحالند چون حواله ی ماشینی که بابات مدتها در دست داشت را با یک ماشین بهتر عوض کرده اند و به سلامتی قراره با این ماشین برای عید بروند شمال. خوشحال بودند و روحیه ی تو هم طبیعتا بهتر شده.

امروز ساعت ۳ با کیارش و آنا در بار نزدیک محل کار تو قرار دارم تا در کنار آنها بازی بین تیم محبوب آنها بایرن با یوونتوس را ببینم. تو هم قراره بعد از بازی به ما بپیوندی تا بلاخره قراری که مدتهاست با آنها برای شام داریم را عملی کنیم. بهانه ی آنها سالگرد دوستیشان هست و بهانه ی ما امضاء اسناد و به سلامتی گرفتن مورگیج به نام کردن خانه: همین  این آپارتمان کوچک در ابعاد فیزیکی اما وسیع و پنهاور در کرانه ی عشق. به نام عشق و سعادت و سلامت، به یاد روزهای خوب گذشته و به امید بهترین ایام پیش رو، با هزاران آرزو برای تو و ما و دیگران فردا قرار است که چنین تجربه ی یگانه ای را به دفتر زندگی زیبای مشترکمان ضمیمه کنیم. به امید نور و به امید حقیقت.
 

هیچ نظری موجود نیست: