۱۳۹۴ اسفند ۴, سه‌شنبه

اولین و نخستین قدم

سه شنبه آخر وقت هست و تو بعد از شراب نابی که خوردیم خوابت برده و من بعد از اینکه کمی کنار تو دراز کشیدم، بلند شدم تا ظروف شام را جمع و تمیز کنم و باز گردم در آغوش تو. امشب جشنی گرفتیم که تا کنون مناسبت نداشته و تجربه اش نکرده بودیم. البته هنوز کار تمام نشده اما با پیگیری تمام مدت تو و تمام زحمت و تلاشی که از روز اول کرده ای، بعد از چند روز صحبت با ریک و میشل و طرف های آنها بلاخره از قرار کار برای بستن قرارداد خرید این واحد که در آن مستاجریم در حال نهایی شدن هست.

امروز تمام مدت، جدا از کلی کار شرکت در حال تلفن حرف زدن با میشل و mortgage broker بودی و دهها صفحه فرم پر کردن. تنها مشکلی که در حال حاضر پیش روست بدهی زیادی است که به osap داریم و امیدواریم مشکلی پیش نیاورد. اگر همه چیز به خیر و خوشی پیش برود قراره که فردا تایید نهایی بانک را بگیریم - والبته امیدواریم به خیریت و امید خدا.

من هم امروز بعد از چند روز بی کاری محض، بلاخره کمی برنامه ریزی کردم و جدا از اسکن کردن برخی از فرمها و برای تو فرستادنشان، یکی از مقالات نصفه و نیمه ای که داشتم را جمع بندی کردم و برای چاپ به مجله ای فرستادم که احتمال خبر قبولی آن خیلی زیاد نیست. اما به هر حال کاری بود که باید می کردم.

امشب فیلم آپارتمان ساخته ی بیلی وایلدر در سال ۱۹۶۰ را که از دیشب نیمه تمام ماند قرار بود تمام کنیم که با دیر آمدن تو به خانه و جشن دو نفری و شرابی که نوشیدیم کار به بعد موکول شد.

به رضا و خیریت این کار امیدواریم و اگر شد، بیش از هر کس این من و تو هستیم که خوشحال خواهیم شد چرا که این اولین تجربه ی این چنینی ما در تمام طول این زندگی مشترک و زیباست. اولین و نخستین قدم که امیدوارم سرآغاز قدمهای بعد برای خودمان و اطرافیانمان باشد به امید حق.

هیچ نظری موجود نیست: