۱۳۹۳ آبان ۶, سه‌شنبه

ال ای

صبح حدود ۵ بود که بیدار شدم و کمی بعد هم تو تا کارهامون را بکنیم و به فرودگاه برویم. تا از خانه راه افتادیم نیم ساعت دیرتر از برنامه ی اولیه زدیم بیرون و بارانی بودن هوا هم از طرف دیگر مزید بر علت شد تا تو که بار هم نداشتی از پرواز ۸ صبح جا بمانی. البته وقتی رسیدیم فرودگاه هنوز احتمالا اگر سریع رفته بودی داخل و از قبل هم می دانستیم که بهتر است بدون فوت وقت به  قسمت پاسپورت چک بروی پرواز اول را از دست نمی دادی. به هر حال با هم که خداحافظی کردیم و من راهی دانشگاه شدم هنوز وارد اتوبان نشده بودم که بهم زنگ زدی و داستان را گفتی اما از آنجایی که با امکانی که فرانک بابت کارمند بودن در ایرکانادا برایت ایجاد کرده بدون جریمه و با همان بلیط ارزان قیمت قرار شد که با پرواز ساعت ۱۱ بروی. هنوز در راهی و البته به سلامتی در حال رسیدنی و من هم خاله آذر را در جریان گذاشتم تا زودتر به فرودگاه نرود.

از کلاس آشر که برگشتم اول رفتم بی ام وی و کمی خرید کردم و سر راه یک سر به کرما هم زدم اما با اینکه این موقع روز همواره یا در کتابخانه و یا خانه تنها هستم از آنجایی که می دانم به سلامتی چند شبی پیش هم نیستیم خیلی دلم برایت پیشاپیش تنگ شده و می دانم که تو هم در همین وضعیتی. البته واقعیت اینه که به دلیل اینکه نمی توانستیم هزینه ی سفر دو نفری را الان بکنیم و به هر حال برای کریستمس برنامه ی رفتن یک هفته ای داریم تو واقعا از کار و برنامه هایت زدی تا به دیدن مادر بروی تا هم کمتر متوجه ی غیبت خاله فرح بشه و هم دلتنگی هر دوتون کمی مرتفع.

پیش از برگشتن به خانه به دفتر جودیت هم سری زدم تا ببینم که تری نامه ی شرک تو را دیروز داده یا نه و گفت که باید یکی دو صفحه ی دیگه از پرونده ات را دوباره پرینت بگیری و گفت که به خودت هم ایمیل زده و تو هم در جریانی. اما وقتی گفت امسال تنها ۹ نفر شرکت کرده اند و ۳ نفر را برای FGS می فرستند و تازه لیست B هم نزدیک ۴ نفر جا داره خیلی دلم سوخت. مطمئنم که اگر همه چیز را درست انجام داده بودی حداقل از طرف FGS بالا می رفتی. به هر حال با اینکه هنوز هم نا امید نیستم اما خیلی ناراحتم.

بگذریم و حرفهای خوب بزنیم.

همین الان برایم تکست زدی که هواپیما در حال نشستن هست و بلافاصله به خاله زنگ میزنی. امیدوارم سفر خوب و تا حد امکان مفرحی داشته باشی هر چند که کوتاه هست و می دانم بدون همدیگر چندان اعتباری برای تفریح و آرامش نیست.

خب! امیدوارم سفر خوشی داشته باشی و خیلی زود برگردی تو دلم که بی تو هیچم. هیچ مطلق.


هیچ نظری موجود نیست: