۱۳۹۳ مهر ۲۱, دوشنبه

با پیلی و مگی در دورست

تازه به خانه رسیده ایم و لانگ ویکند خیلی خوبی را با فرشید و پگاه و بچه های پگاه یعنی مگی و پیلی در کاتج *دورست* پشت سر گذاشتیم. هوای خوب و البته حسابی خنک اما آفتاب و نیمچه باران و ... در کنار غذای عالی که تو درست کردی و گفتن و خندیدن دو روز خیلی خوبی را داشتیم.

شنبه صبح بعد از اینکه رفتیم تلاس تا تو آدابپتور سندی را که جا گذاشته بود برداری تا شاید از آنجایی که در همان منطقه ماسکوکا بود بیاید و بگیرد - که نیامد و گفت ارزش دو ساعت رانندگی از کاتج خودشان تا جایی که ما بودیم را ندارد- زدیم به راه و تا رسیدیم نزدیک ۴ بود. فرشید اینها هم حدود ۷ رسیدند و خلاصه دو شب و روز خیلی خوبی را داشتیم. گفتیم و از هوا لذت بردیم و تجربه ی خوبی بود. برای آنها که کلا اولین بار بود بعد از نزدیک به ده سال به کاتج می آمدند که تجربه ی دیگری بود.

در این دو روز قصد داشتم تا برگه های بچه ها را تصحیح کنم که نشد. اول اینکه خیلی موقعیتش پیش نیامد دوم هم به این دلیل که علیرغم تمام تلاشی که کردم تا بلاخره با آشر و دیوید و تری یک قراری بگذارم برای ساعت و روز امتحان جامع نشد که نشد. یا آشر اهل یورک آمدن جز روزی که درس میدهد نبود و نه تری اهل پایین آمدن در روز که یورک کلاس دارد و بعد از آن خسته است. نه آشر حال ماندن در دانشگاه به مدت دو ساعت را ندارد و نه می خواهد به ترافیک بخورد. داستان دیوید هم بهتر از اینها نبود و خلاصه نشد و فکر کنم به ماه نوامبر افتاد. البته من باید طبق برنامه ی خودم کارهایم را پیش ببرم اما به هر حال جالبه که هیچ کدام حاضر نیستند یک ساعت در برنامه شان جابجایی ایجاد کنند. به همین علت دیدم که فرصت تصحیح برگه ها را می توانم کمی عقب تر بگذارم و از دور هم بودنمان بیشتر لذت ببرم.

فردا سه شنبه احتمالا برگه ها را تصحیح می کنم و تو هم که بعد از کار به سلامتی باید به لابلاز بروی برای خرید GB برای دو سفارش نهار روز چهارشنبه. یکی در تلاس و دیگری در کپریت که قراره من ببرم و تحویل بدهم. دو هفته ی دیگه هم یک سفارش نسبتا بزرگ داری روز دوشنبه و به سلامتی سه شنبه هم که قراره لطف کنی و برای چند روز به آمریکا بروی که مادر حسابی دلش برامون تنگ شده و خلاصه تو زحمت این سفر را بخاطر بلیط ارزانی که داری متحمل خواهی شد.

خب! خدا را شکر لانگ ویکند و کاتج خیلی خوبی بود و خصوصا تو گفتی که حسابی خستگی در کردی. به سلامتی چند هفته ی پر کار پیش رو داریم و بعد هم تا به خودمان بیایم آخر سال هست و امیدوارم تا آن زمان حال خاله فرح هم خوب شده باشه تا وقتی که به آمریکا میرویم بتوانیم دور هم به خوشی جمع شویم.

هیچ نظری موجود نیست: