۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه

همه چیز روی 21


امروز 21 ماه می هست و هوا ابری و بارانی. جالب اینکه درجه هم 21 است. برای من که این شماره عدد دوست داشتنی و دلپذیری است خصوصا در چنین وقتی از سال بهترین زمان است برای شروعی دوباره و بهتر.

تو سر کار هستی و من در PGARC ساعت 10:21 - واقعا اتفاقی اینجوری شد - به هر حال روزهای زیبا و خوبی را پشت سر گذاشته ایم و بهتر و زیباتر را پیش رو خواهیم داشت.

تو امروز میروی تا جواب آزمایشت را بگیری و شیشه عینک هایت را عوض کنی. من هم باید شیشه ی عینکم را تغییر دهم. دیشب بعد از اینکه فهمیدیم نمی توانیم به خاطر گرانی عینک بخریم قرار شد فعلا با همین ها که داریم سر کنیم. من عینکم را 8 سال پیش از خیابان فلسطین/کاخ خریدم 21 هزار تومن! مانی و تو هم بودید. همان موقغ هم عینک ارزانی محسوب میشد. اما واقعا که راضی بودم.

جواب دعوت به شام جی و ایین را هم به خاطر درس و کار آخر هفته دادیم. متاسفانه علیرغم اینکه یک زوج آکادمیک آمریکایی هم مهمانشان هستند برای رفتن هم خسته بودیم و هم کار داشتیم. قرار شد بعد از اینکه انها از اروپا برگشتند برویم خانه شان.

از جمعه تا سه شنبه احتمالا نمی نویسم. چون باید برم سر کار. امیدوارم سه شنبه ادامه ی این روزهای قشنگ را بنویسم.

عزیزم دوستت دارم. نمره ی بخت و شانس من وجود تو بوده و هست.

هیچ نظری موجود نیست: