۱۳۹۳ بهمن ۲۸, سه‌شنبه

عذاب مشترک!

نه تو در نیویورک و نه من در خانه تا صبح نتونستیم بخوابیم. من که ساعت از ۲ گذشته بود رفتم توی تخت و پیش از ۶ بیدار شدم و منتظر خبری از تو که از ساعت ۴ صبح برگشته بودی فرودگاه تا ببینی با پرواز ساعت ۶ می تونی بیای یا نه که نشد. الان هم منتظر پرواز ۷ و نیم هستیم و هنوز خبری نیست. عجب داستانی شده!
بی پولی هم که جای خود. من تمام ۸۰ دلاری را که داشتم برای تو فرستادم و تو هم نمی تونی از کردیت کارت من استفاده کنی.

همین الان یک تکست زدی که باید منتظر پرواز ۹ صبح بمانی و اگر آن هم مثل ۶ و این یکی نشد میری مونتریال و ...

عذابی شد!

هیچ نظری موجود نیست: