۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

لحظه ی آغاز


چند ساعت دیگه وارد سپتامبر 2010 خواهیم شد به سلامتی.

ماهی که استارت زندگی اصلی مون را در کانادا و ادامه ی مسیر درس و زندگی را خواهیم زد. به امید خدا.

ماهی که باید علی رغم تمام خستگی ها و دل نگرانی ها حسابی کوشش و تلاش کنیم و به قول تو بکوبیم.

خلاصه که خواستم در این لحظه که تو و مادر روی مبل نشسته اید و دارید عکسهای سالهای زندگی با مادر و بعد از آن را در ایران می بینید و تلویزیون داره دخترکی به اسم "جکی" را در برنامه ی "آمریکن گات تلنت" نشان میده که بطور اعجاب انگیزی می خواند و به قول مادر آینده ی درخشان خواهد داشت و من دارم در اتاق کارمون در خانه مون در کانادا برای تو این لحظه و آرزوهای ماه و ماهها و سالهای آینده مون را ثبت می کنم.
از فردا باید خورشید را که رنگ تازه ای خواهد داشت بهتر و بیشتر ببینیم. با امید و خواست.

هیچ نظری موجود نیست: