۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

سلامی دوباره


سلامی دوباره! بعد از دو هفته امروز 27 جولای 2009 دوشنبه برگشته ام دوباره به PGARC و با شروع ترم جدید - که امروز هست - باید تمام تلاشم را بکنم تا بتوانم این عقب افتادگی تقریبا غیر قابل جبران را به نقطه ی امیدوار کننده ای برسانم.

الان روی پل "سیتی روود" از هم جدا شدیم. تو رفتی سر کار و من هم دارم میرم به کلاس تئوری دموکراسی. البته تنها برای اینکه ببینم چطوریه و گرنه کلاس و درس واحدی ندارم.

بعد از اینکه برگشتم برایت می نویسم که در این تقریبا دو هفته ای که ننوشتم و اینجا نبودم چقدر اتفاقات مهم و حساسی افتاده. مثلا:

رفتن به کنفرانسهامون در دو شهر جدا.
رفتن دوباره برای مصاجبه امنیتی به سفارت کانادا و سه ساعت سئوال و جواب.
کاندیدای فینالیست برای مدال سالانه ی دانشگاه شدن و برنامه هایی که با هم چیده ایم برای آمدن مامانم و خاله ها از آمریکا به همراه بابا و مامانت و جهانگیر- البته اگر شدنی بشه!
رفتن به "ورک شاپ" و کارگاه عملی با حضور استادانی از کانادا درباره ی افکار عمومی و دعوت به شام توسط "دانکن اویسن".
و کار و کار و البته رفتن به تظاهرات برای ایران.

حالا برم کلاس و برگردم برات می نویسم.
دوستت دارم

هیچ نظری موجود نیست: